بگو چه میخوری تا بگویم کیستی
آیا میشود فهرستی ساده تهیه کنیم و ببینیم فرد چه چیزهایی میخورد و برطبق آن بگوییم او چگونه آدمیاست؟
اندیشمندان و دانشمندان از قرنهای بسیار دور ، معتقد بودند که میشود.
اما باید توجه داشته باشیم که بر اساس آنچه در دو مقاله پیشین هم توضیح دادیم، نباید به موضوع غذا و تغذیه نباید ساده نگاه کرد.
توصیه میکنیم مقاله {نقش تغذیه در شکلگیری انسان از نگاه طب سنتی} را مطالعه فرمائید .
با دقت در آنچه یک نفر را احاطه کرده، از آب و غذا و هوایی که در دسترس اوست، تا تمام آنچه میبیند و میشنود، و حتی میزان خواب و بیداری و تلاش وکار جسمی و فکری او و یا حجم حضور او در طبیعت یا ساعاتی که در فضاهای بدون تحرک مانند فضای مجازی میگذراند، میشود شخصیت و سلامت روح و روان و جسم یک نفر را تحلیل کرد. عوامل ژنتیکی و جغرافیایی را هم در نظر گرفت و بعد به جمعبندی جامع رسید و گفت اوچگونه موجودی است.
غذا در مفهوم خاص
معنای تغذیه در مفهوم عام آن واضح است. حالا میخواهیم برویم سراغ معنای غذا در مفهوم خاص آن.
نوشیدن حجم مشخصی آب و نوشیدنیهای دیگری که آب بدن را تأمین میکند و در کنار آن، خوردن انواع و اقسام خوردنیهایی که در دسترس ماست و دستگاه گوارشمان توانایی و امکان هضم و جذب آن را دارد.
شاید در مورد هوایی که تنفس میکنیم خیلی حساس نباشیم، شاید به رایحههای مختلفی که هر روز به مشاممان میرسد و بر مغز و هورمونها اثر میگذارد. شاید بهدرستی ندانیم که مصرف اسپریها، کرمها یا مواد شوینده و استفاده از انواع لباسها یا رواندازها چه تأثیری بر پوستمان میگذاردمصرف اما قطعاً غذاهایی را که میخوریم، دقیقتر و آگاهانهتر انتخاب میکنیم.
توصیه میکنیم مقاله {غذایی که ما را میسازد از نگاه طب سنتی} را مطالعه فرمائید .
غذا معنای وجود ماست
انتخاب غذا با خلق و خوی ما ارتباط مستقیم دارد.
شاید این جمله در نگاه اول کمیاغراقآمیز باشد. یا مثلاً وقتی روی دیوار کتابخانهای نوشته است که«شکم خود را گورستان حیوانات نکنیم» شاید این جمله افراط برخی طرفداران محیطزیست بهنظر برسد، اما با کمیمطالعه متوجه میشویم که این مطالب واقعیت دارند.
درحقیقت ما با وارد کردن موجودات مختلفی که درکنار ما رشد و زندگی میکنندو فرآوری آنها به شکلهای مختلف، آنها را با تمام خصوصیاتشان، یعنی همان چیزی که هستند، از طریق تغذیه وارد بدن خود میکنیم. این موجودات اعم از جانور یا گیاه، با تمام ژنتیک و در نتیجه اثر وجودی خود، پس از ورود به بدن ما دستخوش فرآیند هضم شده و باکمک انواع آنزیم های تجزیهکنندهای که در بخشهای مختلف دستگاه گوارش از بزاق دهان گرفته تا انتهای روده وجود دارد،کمکم و در مراحل مختلف جذب خون شده و به سراسر بدن میرود.
مسئله مهم دیگری که در اینجا باید به آن توجه داشت زنده و پویابودن تمام این سیستم است.
منظورمان در اینجا، کل اجزا و تکتک سلولهایی است که فرو میدهیم. یعنی هر آنچه میبلعیم زنده است. حتی وقتی بهظاهر بیجان و سرخشده یا فرآوری و طبخشده با انواع ادویه باشد. یا یک لیوان نوشیدنی خنک پر از شکر یا آبمیوهای تازه که با چند قالب یخ خنک کنیم و با لذت تمام سر بکشیم.
باز هم کمیسخت شد؟
پس بگذارید بیشتر توضیح بدهیم.
میدانید که موجودات از ساختار کربنی و ترکیب عناصر متعدد ساخته میشوند. در اینجا منظورمان از موجود، همهچیز است. هر چیزی که ما میگوییم وجود و حیات دارد.
وقتی این موجود، در ترکیب با عناصری مشخص از جمله آب به وجودی تبدیل میشود که اثباتشدنی است، دیگر مرده و اغماضشدنی نیست.
این آیه معروف را شنیده اید؟
وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ ( سوره انبیاء/ ۳۰ )
دانشمندی شرقی به نام ماسارو ایموتو با ساخت دستگاهی شبیه دوربین سلولی، موفق شد از مولکولهای بسیار کوچک آب عکس بگیرد و با شگفتی تمام متوجه شد که چهره مولکولهای آب در شرایط مختلف و مکانها و زمانهای متفاوت با هم فرق دارند.
او کمکم آب را در شرایط مختلف قرار داد و از آنها عکس گرفت. شاید باورتان نشود اما آخرین جملهای که در نهایت شگفتی بیان کرد این بود که آب موجودی زنده و پویاست…درست شبیه شما! .
این تحقیق که چند سال بعد با نام آب موجود شگفتانگیز در کتابی به همین نام چاپ شد، با نشاندادن عکسهایی واضح از موللکولهای آب در وضعیتهای مختلف، بهخوبی ثابت کرد که اگر چه ما با چشم غیرمسلح نمیتوانیم این مولکولها را ببینیم اما درست مثل میکروارگانیسمهایی که پس از ساخت میکروسکوپ به وجود و حیاتشان پی بردیم، این مولکولها هم زندهاندیا حتی میخندند، غمگین میشوند، درهم رفته و آشفته میشوند و در برابر زیباییها واکنش نشان میدهند و آن را درک و تحسین میکنند.
خب حالا برگردیم سر بحث خودمان.
حالا بگویید چند درصد بدن هر موجود زنده و بهخصوص انسان را آب تشکیل میدهد؟
درست است. چیزی حدود ۶۶ درصد. برخی از دانشمندان هم عددی بیشتر از این گفتهاند اما بههرحال چیزی حدود دو سوم از بدن ما را آب میسازد.
یعنی در ترکیب ساختار وجودی تکتک سلولهای ما آب دخالت دارد. حتی همان سلولهای سرسخت و محکم استخوان یا دندان.
خب این آب، همان موجود زنده و دانا و دارای یک سیستم واکنش فعال و هوشمند نبود که الان حرفش را میزدیم؟
درست است. و این یعنی اینکه در تکتک سلولهای ما بهواسطه وجود آب ، زندگی و حیات جاری است.
میبینید که معنای این جمله معروف آب مایه حیات است دیگر چندان هم شعاری به نظر نمیرسد و آب حقیقتاً عصاره حیات است.
و حیات، یعنی فعال بودن و مؤثر بودن. اصلاً وجود داشتن با اثر داشتن معنا میشود و الا وجودی که بی اثر است را مگر میتوان موجود دانست؟
پس میبینید که زندگی به معنای واقعی در همه اجزای وجودی ما جاری است و ما با انتخاب آنچه به درون بدن خود میفرستیم، و با تأثیرگرفتن از آن موجودات، درحقیقت انتخاب میکنیم که چگونه موجوی باشیم.
آزمایشهای دوران خردسالی و مدرسه را یادتان هست؟
یک ظرف بزرگ شیشهای را پر از آب میکردیم و بعد قطرهای جوهر رنگی در آن میچکاندیم. بعد با اشتیاق خیره میشدیم به پهنشدن جوهر در تن آب. و با شگفتی میدیدیم چند دقیقه بعد تمام ظرف آب ما رنگی میشود.
درون ما هم دقیقاً همینطور است. ما میوه های تازه میخوریم یا نوشیدنی گازدار و پر از رنگ. چند دقیقه بعد خونمان دقیقاً پر از رنگ و عطر و طعم لیوانی است که نوشیدهایم.
بعد مقداری غلات پخته میخوریم…یا کمینان تنوری…و کمیهم گوشت. گوشتی که با تمام وجودش، خودش است. یعنی وجود موجودی به نام مرغ، جوجه، برهای کوچک، بزغالهای شیطان شیطان یا گاوی محصور در یک گاوداری آلوده و پر از حشره…شاید هم گاوی آزاد و علفچریده… آنوقت بخش هایی از وجود آن موجودات را با تمام خصوصیات و هورمونهایشان و خونی که در بافتهایشان جریان داشته و آبی که اکنون در تکتک سلولهای همان تکه گوشت وجود دارد، آبی که زنده است و نماینده بهتماممعنای آن موجود است، میبلعیم. غذا میخوریم و آن موجودات را در درون خود، هضم و جذب میکنیم. آنوقت جسممان که بستر و رابط روحمان است، آن خصوصیات را هر چه باشد، مستقیماً از طریق تأثیرات فعل و انفعالات شیمیایی و هورمونی، به خلق و خو، نحوه تفکر، و واکنشها و اعمال ما منتقل میکند.
آنوقت من میشوم انسانی آرام و صبور و متفکر و خلاق و پرانرژی و بانشاط. وقتی غذایی طبیعی و متعادل با توجه به تقسیمبندی نیازهای بدن، و بدون شیرینکنندهها یا چربکنندههایمصنوعی ونوشیدنی سادهای که از آب چشمههای کوهستان مینوشم. میشوم انسانی بدخلق، مضطرب، بیحوصله و بهانهگیر و پرخاشگر وقتی مدام بشقابم را با غذاهای سرخشده در روغنهای دستکاریشده و ادویههای محرک و مواد مصنوعی پر میکنم و بهجای بریدههایی از وجود آرام و سالم طبیعت، تکههایی از بیماری را میبلعم.
بنابراین، حتی اگر معنای غذا را بهصورت خاص آن، تغذیه گوارشی بدانیم هم باز باید اعتراف کنیم که غذای ما، ما را میسازد و گریزی از آن نیست.
پس چه بخوریم که سالم باشیم و سالم بمانیم؟
این مطلبی است که در مقاله بعدی به آن خواهیم پرداخت.
توصیه می کنیم مقاله {علت سرد مزاجی زنان ، پیشگیری و تدابیر آن در طب طبیعی} را مطالعه فرمائید.