خوب شی مرجع آنلاین آموزش طب سنتی ایران
رمز گشایی از یک وجود پیچیده به نام “انسان”؟
شناخت صحیح و کامل هر پدیده اولین قدم در راه نزدیکی و فهم آن است. برقراری ارتباط با پدیده های عالم خلقت بدون داشتن درک درستی از خصوصیات ذاتی و عملکردی آن پدیده امکان پذیر نبوده و یا درصورت تحقق بسیار ناقص و ناکارآمد خواهد بود.
از این رو دانشمندان و فیلسوفان، شناخت آگاهانه را گام اول خودآگاهی و فهم ، و وجه تمایز انسان و حیوان یا نبات می دانند.
حکمای قدیم، خود شناسی را از جمله علوم اصلی و زیربنایی حکمت می دانستند و علم الابدان بخش محمی از پایه های حکمت قدیم را تشکیل می داد. علمی که فراگیری و تبحر در آن سالهای زیادی از وقت یک حکیم را بخود اختصاص می داد و نهایتا حکیم را طبیبی حاذق در حفظ سلامتی یا درمان بیماریها می کرد.
اگر بخواهیم به زبان امروزی و ساده هم نگاهی به موضوع بیاندازیم باید حق بدهیم که ” من ” هر کس، تنها چیزی است که فرد از زمان تولد تا مرگ، با آن زندگی می کند. در حقیقت تنها مونس، دوست، همراه، و همنشین هر کس، تنها ” خود ” اوست. خودی که در تمام لحظات و حالات، با او همراه است و هرگز نمی تواند آنرا از خودش دور کند یا بخشی از آنرا از وجودش جدا کند .
این ” من “، “خود ” یا ” وجود ” هر فرد، همان موجودیت اوست. همانچیزی که هر کس از بودن خودش تعریف و درک می کند. و قطعا می دانیم که این موجودیت منهای جسم امکان ندارد.
پس جسم هر انسان، هویت خارجی اوست و شناسنامه ی وجودی او تا زمانی که نفس می کشد.
اگر چهره ای خسته و پر چین و چروک دارد، یا چشمانی براق و روشن، اگر دستانی لرزان دارد یا حرکاتی تند و فرز و قدمهایی محکم، اگر خوب می خوابد و شادابتر از روز قبل چشم به خورشید زندگی باز می کند یا با هر بار غلطیدن در رختخواب آرزوی کمی آرامش دارد، اینها تماما کد هایی برای رمز گشایی از یک وجود پیچیده به نام ” انسان ” است.
توصیه می کنیم مقاله { چگونه با کودکان درباره مسائل جنسی صحبت کنیم؟ } را مطالعه نمائید.
شاید بگوییم پس جایگاه روح انسان کجاست؟ در پاسخ باید گفت که هرچند انسان مرکب از جسم و روح است اما هیچ روحی بی قالب تن و جسم، نمی تواند تجلی زندگی پیدا کند. یعنی بهرحال روح، مادامی که از زندگی در دنیا سخن می گوییم، اسیر و گرفتار و ملازم و همنشین جسم خواهد بود و به ناچار نیازمند به آن. مگر می شود یک روح قوی را در جسمی همیشه رنجور و خسته تصور کرد؟ یا جسمی بسیار سالم و توانمند را با روحی ضعیف و آزرده و افسرده تصور کرد؟
پس شناخت جسم، یا همان بدن، که بقول حکما مَرکب روح است، اصلی ترین قدم در شناخت و برقراری ارتباط با ” خود ” است.
اولین قدم هم در شناخت جسم و بدن، شناخت جنس و طبع و مزاج آن است.
اینکه از چه جنس و با چه خصوصیاتی ساخته شده و چه عوارضی دارد.
و این یعنی مزاج شناسی.
درک مزاج شناسی با کد های کامل منحصر بفرد
شناخت چگونگی و چند و چون ترکیباتی که در زمان انعقاد نطفه ی جنین از طریق خون پدر و مادر، در سلولهای نطفه نفوذ کرده و با پوست و خون او آمیخته شده و از او انسانی ساخته است که منحصر به فرد است و فقط خود اوست.
به همین دلیل مزاج هر فرد مختص به خود اوست و ترجمه ی آن به زبان علمی امروز می شود فرمول ترکیبی که هر انسان را بطور اختصاصی شکل داده و ایجاد کرده است. و این راز منحصر به فرد بودن کد ژنتیکی هر انسان در تمام خلقت است. در حقیقت با یک مهندسی معکوس خیلی ساده می توان توضیح داد که یک انسان توده ای عظیم از توده های سلولی است و بنابر برآوردهای صورت گرفته بدن یک فرد عادی سی ساله با هفتاد کیلو وزن، حدود ۳۷ تریلیون سلول انسانی دارد.
هر سلول بدن انسان هم شامل ۲۵۰۰۰ تا ۳۵۰۰۰ ژن است . ژن ها حامل اطلاعاتی هستند که تعیین کننده ی ویژگی های شما هستند. و ویژگی ها شامل مواردی می شود که شما از والدین خود به ارث می برید، بعلاوه خصوصیاتی انحصاری که به دلیل ترکیب و تعامل نطفه و خون در شرایط زمانی و مکانی ویژه ی شما اتفاق می افتد و می شود انسانی به نام ” شما “.
دیدید چقدر ساده بود؟
توصیه می کنیم مقاله { نشانه های بلوغ زودرس کودکان چیست؟ } را مطالعه نمائید.
درحقیقت و به زبان ساده، پدر و مادر غذا می خورند، تنفس می کنند و در شرایط محیطی که قرار دارند به فعالیت و سوخت و ساز و تعامل با محیط پیرامون می پردازند. ترشح هورمونهای جنسی و تولید نطفه در بدن والدین، بنا بر تغذیه و شرایط وجودی آنها، ترکیب جدیدی خلق می کند با کد های کامل منحصر بفرد در ترکیبی کاملا خاص. و این می شود یک انسان جدید از میان بیش از هفت میلیارد ترکیبی که هم اکنون درزمین زنده هستند و نفس می کشند. و خود منشاء ایجاد انسانهای بعدی با ترکیبات منحصر به فرد بعدی خواهند بود.
به همین ترتیب تمام موجودات هستی را می توان با شناخت جنس سازنده ی اولیه ی آنها، شناخت.
حالا سوال اصلی این است که جنس هستی چیست؟
چهار ماده هست که تشکیل دهنده عالم خلقت است که به آنها عناصر چهارگانه می گویند و عبارتند از: آتش، هوا، آب، خاک.
بنا بر این هر چیزی در هستی وجود دارد یا گرم است یا سرد، یا تر است یا خشک . این یعنی خصوصیت ذاتی متصاعد شده از هر ماده که به آن طبع های چهارگانه می گویند.
از ترکیب طبع های چهارگانه ، مزاج پدید می آید که می تواند مفرد یا مرکب باشد. در حالت مفرد، چهار مزاج پدید می آید که عبارتند از مزاج گرم، مزاج سرد، مزاج تر، مزاج خشک؛ و در حالت مرکب مزاج های زیادی به وجود خواهد آمد که مهمترین آنها چهار مزاج است: گرم و تر، گرم و خشک، سرد و تر، سرد و خشک. یک مزاج هم هست که در حالت تعادل طبایع که به آن مزاج معتدل گویند.
به همین سادگی .
بنا براین نه تنها انسان بلکه تمام آنچه در جهان ماست، بنا بر جنس سازنده و عنصر شکل دهنده ی آن، دارای خوصیاتی موثر بر پیرامون است و این یعنی همه چیز مزاج دارد.
مزاج آتش، گرم و خشک است. مزاج هوا، گرم و تر است. مزاج آب، سرد و تر است و مزاج خاک، سرد و خشک است. آتش از همه سبک تر است پس از آن هواست. پس از آن آب است و در آخر خاک است که از همه سنگین تر است.
چه چیزهای دیگری مزاج دارند؟ مثلا فصل ها، و می توان بخوبی تشخیص داد که تابستان یک مزاج گرم و خشک دارد و زمستان یک مزاج سرد و تر. ساعات شبانه روز هم بنا بر خصوصیات متفاوت زمانی مزاج متفاوت دارند. مثلا صبح گرم و تر است و شب سرد و تر. حرکات و افعال هم مزاج دارند. خواب سرد است و بیداری گرم. مناطق جغرافیایی و ساختمان های متفاوت هم در مزاج با هم متفاوت هستند. آیا تاثیر یک ساختمان سیمانی یا یک خانه ی آجری یکسان است؟ و آیا مزاج یک محیط بیمارستانی، با تاثیر یک کلیسا یا معبد یا عبادتگاه، یکی است؟ قطعا خیر. حتی صداها و اصوات موسیقایی اطراف ما هم مزاج دارند.
صدای سازهای کلاسیک و روح نواز، گرم است و صدای ضربه های صنعتی یا رفت و آمد ماشین های سنگین در یک جاده، سرد و خشک است. صدای آب و طبیعت زنده ی یک جنگل گرم و تر است و صدای فریاد و خشونت سرد و خشک. حالا شما بگویید آیا رنگ قرمز و نارنجی گرم و تر و آیا رنگ خاکستری و سیاه، سردنیست؟
توصیه می کنیم مقاله { سرد مزاجی زنان از تشخیص تا درمان } را مطالعه نمائید.
بر این اساس، مهمترین، اولین و اساسی ترین قدم برای یک زندگی درست و سالم، این است که بدانیم آنچه با آن زندگی می کنیم، آنچه می خوریم، آنچه تنفس می کنیم، و یا می شنویم، و خلاصه تمام آنچه از طریق ارتباط گرهای حسی خود با آن تعامل برقرار کرده و به تاثیر گزاری یا تاثر از آن مشغولیم، از چه جنسی است و چه مزاجی دارد. و از هم مهمتر شناخت ” خود ” ی است که با آن بدنیا آمده ایم و قرار است تا آخر عمر با ما بماند و با او زندگی کنیم.
بنابراین،
مزاج شناسی، مهمترین و اولیه ترین علم انسان از لحظه ی شناخت خود به عنوان انسان است. و البته، مهمترین راز برای یک زندگی سالم و شاد.
حالا، چطور باید خودمان را بشناسیم؟
این سوالی است که در قسمت دوم به آن خواهیم پرداخت.
